English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5287 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
displeacement of water U تغییر مکان اب
displaciment U تغییر مکان
shift U تغییر مکان
shifts U تغییر مکان
left shift U تغییر مکان به چپ
displacement U تغییر مکان
shifted U تغییر مکان
change of place U تغییر مکان
shift register U ثبات تغییر مکان
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
displacement U جابجاشدگی تغییر مکان
ring shift U تغییر مکان حلقهای
circular shift U تغییر مکان دایرهای
shift U تغییر مکان انتقال
sides way U تغییر مکان جانبی
logical shift U تغییر مکان منطقی
logic shift U تغییر مکان منطقی
shift out U تغییر مکان به بیرون
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
piston displacement U تغییر مکان پیستون
circular shift U تغییر مکان حلقوی
shifted U تغییر مکان انتقال
die shift U تغییر مکان حدیده
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
shifts U تغییر مکان انتقال
red shift U تغییر مکان سرخ
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
right shift U تغییر مکان به سمت راست
statip shift register U ثبات تغییر مکان ایستا
moves U پیشنهاد کردن تغییر مکان
output per unit of displacement U توان در واحد تغییر مکان
move U پیشنهاد کردن تغییر مکان
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
echeloned displacement U تغییر مکان رده برده
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
intransit U در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
left justification U تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
overlap U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
cyclic U چرخهای
cyclic permutation U جایگشت چرخهای
cyclic check U مقابله چرخهای
cyclic process U فرایند چرخهای
cyclic code U رمز چرخهای
cyclonic rain U باران چرخهای
clock work U چرخهای ساعت
front wheel drive U محرک چرخهای جلو
front wheel suspension U تعلیق چرخهای جلو
geared U مجموع چرخهای دنده دار
gear مجموع چرخهای دنده دار
gears U مجموع چرخهای دنده دار
nosing U باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
clockwork U چرخهای ساعت منظم وخودکار
front wheel suspension U اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
Where are the luggage trolleys? U چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
cassette U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
places U جا مکان
place U مکان
sited U مکان
there U ان مکان
illocal U بی مکان
sites U مکان
placing U مکان
placing U جا مکان
space U مکان
places U مکان
spaces U مکان
place U جا مکان
location U مکان
locations U مکان
stead U مکان
stabilisers U مکان
purlieus U مکان جا
site U مکان
stabilizer U مکان
locus U مکان
part U مکان
spot U مکان
spots U مکان
cursor U مکان نما
placing U مکان موقع
topology U مکان شناسی
cursors U مکان نما
unit position U مکان واحد
places U مکان موقع
ubiety U کیفیت مکان
displaciment U تفاوت مکان
place U مکان موقع
topologist U مکان شناس
otherwhere U در مکان دیگر
clearing U مکان مسطح
clearings U مکان مسطح
location U مکان یابی
locations U مکان یابی
place learning U مکان اموزی
place of honor U مکان پر افتخار
print position U مکان چاپ
move U نقل مکان
memory location U مکان حافظه
nowheres U در هیچ مکان
locative U دال بر مکان
adverb of place U فرف مکان
topography U مکان نگاری
locus U مکان هندسی
loci U مکان هندسی
location counter U مکان شمار
public place U مکان عمومی
response position U مکان جواب
facility U مکان ساختمان
moved U نقل مکان
storage location U مکان انباره
storage location U مکان ذخیره
localities U موضع مکان
topographer U مکان نگار
moves U نقل مکان
locality U موضع مکان
screen position U مکان صفحه
sign position U مکان علامت
nowhere U در هیچ مکان
toponymic U وابسته به مکان نامی
position vector U بردار مکان [ریاضی]
rudders U مکان عمودی متحرک
transmigrator U نقل مکان کننده
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
crusor arrows U پیکانهای مکان نما
current location counter U شمارنده مکان فعلی
cursor control U کنترل مکان نما
rudder U مکان عمودی متحرک
topography U مکان نگاری مساحی
drilling position U مکان مته کاری
fleche U نقل مکان شمشیرباز
locus U مکان هندسی مرکزها
flit U نقل مکان کردن
flitted U نقل مکان کردن
flitting U نقل مکان کردن
mobility U قابلیت نقل مکان
protected location U مکان حفافت شده
elevators U مکان افقی متحرک
elevator U مکان افقی متحرک
flits U نقل مکان کردن
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
mental topography U مکان نگاری ذهن
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1I am good with figures,how about you?
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1نقش ارامنه در تغییر و تکامل زبان ترکی
1to take a spell at whell
1 moves up the range
1offshoring
1Oem
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
3It is acidic and its concentration is in continual flux as a result of its utilization by aquatic plants in photosynthesis and release in respiration of aquatic organisms.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com